وصیت نامه شهید محمد نیکنام چاپ
نوشته شده توسط مجید   
پنجشنبه, 11 شهریور 1389 ساعت 12:21

بسم الله الرحمن الرحیم

«وصیت نامه پاسدار اسلام شهید محمد نیکنام»

بسم الله الرحمن الرحیم

حمد سپاس خداوندی را که آغاز زندگی ما را خوشبختی و سعادت و پایان آن را شهادت و رحمت قرار داد. زینب(س)

امروز روزی است که مردم دیدار خود را با خانواده های معظم شهدا تازه می کنند و تا در آن دنیای باقی شهید شفیع آنها می باشد و چون حدیثی است که هر شهید هفتاد هزارنفر را شفاعت می کند. آری شهید چقدر اجر دارد در آن دنیا باقی و در سالی هستیم که سالش سال فتح و پیروزی یا شهادت، که ملت ایران همه به دنبال آن می روند. شهادت سعادت بزرگی است و اگر لیاقت این سعادت را داشته باشیم، اولین سخن من با شما این است تا قدس عزیز را آزاد نکنیم بر نمی گردیم و این قدس ناموس مسلمین است. خانواده ام امروز برای شما روزی است که امانتی که خداوند به دست شما سپرده بود شما تحویل دادید ولی گریه شما بخاطر این است که امانت ناسالم به صاحب اصلی اش می سپارید. اما ای مادر و خواهرانم، امانت های خدادادی خوب نگهداری کنید. اما تو ای پدر صابرم، و ای مادر تلاشگرم، زمانی که شهادت فرزندت را شنیدی فوراً وضو بگیر و دو رکعت نماز شکر بخوان و بگو ای خدای بزرگ رضی به رضائک.

راضی ام به رضای تو، و صبر و تحمل شما در برابر دشواری ها باید مشخص شود و هر چند صبر کردید مزد بیشتری در دنیای باقی می گیرید. آری برادرانم، می دانم شما مثل کوه مقاوم هستید اما سلاح برادرانی که افتاد بردارید تا به جنگ کفار متجاوز بروید و هرچه زودتر به میدان رفتن می توان جنگ را به پیروزی رساند. و اما می دانم که من کار برای یاران خدا نکرده ام. و اما خواهرانم، حجاب شما نشان دهنده راه خدا و ادامه دهنده راه مسلمین است و در هر کجایی که هستید هر که خلاف اسلام کار می کند مشت توی دهن آن بزنید.

ای خدای بزرگ فقط از تو می خواهم که ما پیمان شکن شدیم اما پیمان برادرانم با امام شکسته نشود. ای امام، اگر شرک نبود زیر پای شما می افتادم تا زیر پای شما را بوسه بزنم. ای امام حسین(ع)، اگر ما امام عزیزمان را تنها گذاشتیم کم عقل بودیم، بی وفایی کردیم زودتر به میدان نرفتیم به بزرگی خود ما را ببخش. الهی عاملنا بفضلک و لا تعاملنا بعدلک.

ای برادرانم خطاب به برادران هم پیمان در مزار شهدا، من برادر خوبی برای شما نبودم و نتوانستم کاری کنم شما را راضی کنم ولی اما شما به بزرگی خودتان من را ببخشید و از شما تقاضای عاجزانه دارم که نماز جماعت و جمعه و نوافل مذهبی را ترک نکنید و مسئولیت هایی که به شما داده می شود بی اعتنا نباشید بخاطر اسلام این مسئولیت ها را قبول کنید و انجام تکلیف نمایید. برادرانم، به برادران کوچک و بزرک محبت کنید تا میوه محبت را بچیند.

خدایا، بارالها تو را شکر می کنم در زمان مردی از تبار حسین(ع) زندگی نمودم و شهادت را یافتم.

خدایا، ما را مورد عفو و رحمت خود قرار بده.

خدایا، کارهایی کردم شاید بخاطر غرور بود، ببخش به من که ضعیف و بیچاره ام.

والسلام محمد نیکنام

واحد فرهنگی بنیاد شهید انقلاب اسلامی شهرستان لنگرود

 

آخرین بروز رسانی در پنجشنبه, 11 شهریور 1389 ساعت 12:22