خواب عجیب شهید غلامرضا صیقلی درباره ی شهادتش +دست خط شهید چاپ
نوشته شده توسط روابط عمومی   
جمعه, 27 دی 1392 ساعت 00:41

نامه یک شهید

خدایا شکرت هزاران مرتبه تاحالا هرچه از تو خواسته ام برآورده نمودی.مدتی بود بعد از شهادت محمد (برادر بزرگ شهید که قبل او شهید شد) که حتی خواب او را یکبار  ندیده بودم و یک هفته پیش دوبار دیدم.بار اول در روی ایوان خانه ما نشسته بود و با خواهرزاده هایم صحبت میکرد و میگفت آنجایی که خون من ریخته شده (14 کیلومتری خونین شهر) حالا آنجا نیز خاکش خیس است.

اینبار نیز از خدا خواستم که او را ببینم و نحوه شهادت را از او بپرسم تا اینکه دیشب نزدیکی های سحر در خواب دیدم که کنار خانه ای هست خیلی صحبت کردیم و یکی آمد گفت تا دو ساعت دیگر شهید میشوی و من مضطرب و گریان شدم و با حالت "یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه"

http://www.laleha.com/weblog/gholamreza-javad.jpg

بعد روحانی اش ساکت بود و منتظر . تا اینکه من بر اثر گریه زیاد از خواب بیدار شدم و مقداری گریه نمودم و چند نفر از برادران بسیج بر اثر گریه من بیدار شدند  و دلداریم دادند. خدایا یک چیز نیز باقی مانده که به قدرت لایتناهیت اگر در وجود ماست و لیاقتش را داریم بما عطا بفرما "اللهم ارزقنا توفیق شهاده فی سبیلک" والسلام

صبح چهارشنبه 6/5/61

آخرین بروز رسانی در سه شنبه, 08 بهمن 1392 ساعت 23:27