شهید ازبر و آسیابان کرد (شهید عبدالله علیزاده) چاپ
نوشته شده توسط روابط عمومی   
چهارشنبه, 03 اسفند 1390 ساعت 10:29

http://www.laleha.com/ax/azbar/alizade/04.jpg

"يه پلاكِ بي جناره                                                                                   بنام خدايه تنِ خسته وبي جون"

تواز شمالي ترين نقطه ي ايران كوچ كردي

جبهه نشان داد تو دلاور زمانِ خود بودي هرچند اين روزها ديگر فراموشت كرده اند وياد،مزارت رابه دست باد سپرده اند.

اگر بداني حال وهواي اين روزهاي ازبررا.خاك هنوز پيكرچهارتيرت را به دوش دارد وپائيز كه مي شود  داغ دل آسمان تازه سر باز مي كندوعجيب برايت اشك مي ريزد.نسيم صبح به صبح هنگام عبور از مزارت بوسه اي به دستان ريشه كرده ات كه درون خاك است مي زندوبرايت فاتحه اي مي خواند.

ازبر چگونه پرورشت داد رشيد دلاوركه با وجود چهار تير دربدن نيروي ايمان،استوارت كرد براي رفتن.تودردامان جنگل ودريا به ژرف وجودي ات رسيدي ودانستي كه عشق عاشق به معشوق ابدي زيباست بيشترازآنكه تصور شود.

مريوان هنوز جاي پاي تورا درگير و دار ا ين سال ها به ياد دارد،خاك خودش قسم ياد كرد روي جاي پايت گل بپوشاند ويادت راگرامي بدارد.دلاور!دركلبه ي آسيابان كُردچه عاشقانه مأمن گرفته بودي بااينكه تيرها بي رحمانه پيكرت را دريده بودند و دشمن چه خوشبينانه فكر مي كرد نيرويت راگرفته بي خبر ازانكه تومعشوقي داشتي زيباتراز زيبارويان عالم وايماني استوارترازكوه هاي البرز.توپهلواني از ازبري.مدال قهرمانيت روي دوش هاي مزارت چه زيبا مي درخشند،ازبر به توافتخار مي كند؛به اينكه فرزندِ دلاوري چون توراپرورش داده وباعشق تو را تقديم به مقدس ترين مكان دنياكرد جاييكه توبي رحمانه مورداصابت قرارگرفتي.دلاور قهرمان!بااينكه اسمت درحال محوشدن است امادردل آسمان يادت پابرجاومحكم است ،ستاره ها مي توانند شهادت دهند نه زمينيان فراموشكار.

ماجرای شهادت:

http://www.laleha.com/ax/azbar/alizade/02.jpg

.شهید علیزاده،نوجوان بسیجی روستای ازبر شهر فومن  به همراه 2تن از دوستانش برای خالی کردن محموله جنگی از تپه ای به سمت پایین امدند، که در راه با گروهی از گروهک کومله کردستان روبه رو می شوند.کومله ها پس از مشاهده این 3 ایرانی به سوی آنها تیراندازی میکنند و دو نفری که با شهید علیزاده بودند درجا شهید می شوند و شهید علیزاده درحالی که زخمی شده بود توانست از آن منطقه بگریزد و درحالی که به پیکر این نوجوان 4تیر اصابت کرده بود و خون زیادی از او میرفت پس از پیمودن مسافتی بر روی زمین می افتد

http://www.laleha.com/upload/azbar/pirmard.jpg

در این حال یک آسیابان کرد او را میبیند و برای اینکه دست دشمنان اسلام نیفتد او را بلند میکند و به او پناه می دهد.

http://www.laleha.com/upload/azbar/asiab.gif

ساعت ها پیکر نیمه جان شهید علیزاده به همان صورت بود و به دلیل اینکه گروهی از کومله ها دنبال او بودند آسیابان نتوانست او را برای معالجه از آن محل خارج کند

http://www.laleha.com/upload/azbar/pic/ss-azbar.jpg

و سرانجام شهید علیزاده درحالی که خون زیادی از او رفته بود، به آرزوی دیرینه خود میرسد و به مقام والای شهادت نائل میگردد.پس از شهادت،آسیابان کرد او را به نیروهای ایرانی تحویل می دهد و بدین ترتیب پیکر شهید پس از ماهها به زادگاهش روستای ازبر برمیگردد.

روحش شاد

آخرین بروز رسانی در جمعه, 25 مرداد 1392 ساعت 16:59